مکانیزم ماشه، اگرچه در ظاهر یک ابزار حقوقی است، اما در باطن ماشهای روانی برای تضعیف روحیه ملی، تحریک ائتلافهای ضدایرانی و القای انزوای راهبردی است. اما ایران اگر هوشمندانه عمل کند، میتواند این تهدید را به فرصت تبدیل کند؛ فرصتی برای بازتعریف بازدارندگی، تقویت تابآوری و همسوسازی افکار عمومی جهانی با منطق مقاومت:
۱. مشروعیت زدایی حقوقی و روایت سازی جهانی: مکانیزم ماشه باید از منظر حقوق بینالملل بیاعتبار شود. ایران میتواند با بهرهگیری از ظرفیتهای حقوقی سازمان ملل، بازگشت خودکار تحریمها را فاقد وجاهت قانونی معرفی کند. اما این کافی نیست. باید این خوانش حقوقی به روایت عمومی تبدیل شود. کمپینهای چند زبانه، مستندات حقوقی قابل فهم و روایتهای انسانی از آثار تحریم، افکار عمومی جهانی را به سمت ایران متمایل میسازد.
۲. دیپلماسی همافزا و پیمانهای خنثی کننده: دیپلماسی صرفاً ابزار گفتوگو نیست، بستر ساختن سپرهای منطقهای است. ایران باید مواضع چین، روسیه و کشورهای جنوب جهانی را از سطح بیانیه به سطح توافقات اجرایی ارتقا دهد. تشکیل پیمانهای خنثی کننده با کشورهای همسایه و غرب آسیا میتواند حوزه اثرگذاری تحریم را محدود و ناکارآمد سازد.
۳. شبکه سازی مالی و تضمین تجارت حیاتی: تحریم زمانی مؤثر است که زنجیرههای حیاتی اقتصاد مختل شود. ایران باید با توسعه کانالهای تسویه غیردلاری، قراردادهای کالابرداری و خطوط اعتباری با شرکای استراتژیک، تداوم تجارت دارو، غذا و انرژی را تضمین کند. این شبکهها باید با پروتکلهای شفاف و سازوکارهای ریسککاهش همراه باشند تا اعتمادسازی بینالمللی نیز حاصل شود.
۴. محافظت روانی از جامعه ملی: تحریمهای پیشابرجام، پیش از آنکه اقتصادی باشد، روانی است. ایران باید با بستههای معیشتی هدفمند، ذخایر اعلامشده و گفتوگوی شفاف با مردم، اثر روانی تحریم را خنثی کند. مخاطب سازی هوشمند، ارائه نقشه راه روشن و برجسته سازی تابآوری ملی، مانع از گسترش هراس و آشوب اجتماعی خواهد شد.
۵. بازدارندگی هدفمند و غیر خشونتگرا: بازدارندگی ایران باید پیامآور عقلانیت مقتدر باشد. آمادهسازی نظامی در سطح هشدار، حضور استراتژیک در نقاط حساس و اعمال پاسخهای متقابل غیرنظامی، میتواند هزینههای معنادار برای تحریم کنندگان ایجاد کند؛ بدون آنکه به آستانه جنگ منجر شود. این توازن بین اقتدار و خویشتنداری، جوهره بازدارندگی هوشمند است.
۶. پیگیری حقوقی و افشای نقض معافیتها: ایران باید با شکایات مستند در مراجع بینالمللی، از داراییها و شرکتهای خود محافظت کند. افشای موارد نقض معافیتهای بشردوستانه، میتواند حمایت جهانی علیه اجرای کامل تحریمها را جلب کند و چهره غیرانسانی مکانیزم ماشه را آشکار سازد.
۷. ائتلافسازی جنوب جهانی و اقتصادی سازی حمایت: فعالسازی ظرفیتهای شانگهای، بریکس، اتحادیه آفریقا و کارگروههای تجاری میتواند بازارهای جایگزین و دسترسی به فناوری و سرمایه را فراهم سازد. این ائتلافها نهتنها مشروعیت بینالمللی ایران را تقویت میکنند، بلکه اتکای اقتصادی را از غرب به جنوب جهانی منتقل میسازند. مکانیزم ماشه اگر بهدرستی مدیریت نشود، میتواند به ابزار تضعیف ملی تبدیل شود، اما اگر با عقلانیت راهبردی، روایتسازی هوشمند و بازدارندگی چندلایه پاسخ داده شود، نهتنها بیاثر میشود، بلکه به فرصتی برای تقویت اقتدار ملی بدل خواهد شد. ایران امروز نیازمند بازدارندگیای است که نه از جنس تهدید، بلکه از جنس توازن باشد، توازنی میان مشروعیت حقوقی، انسجام اجتماعی و همافزایی جهانی. این توازن، همان ماشهای است که با شلیک به قلب مکانیزم ماشه، آن را بیاثر میسازد.